.comment-link {margin-left:.6em;}

Friday, March 10, 2006

شیطان پرستی یا دموکراسی

در دموکراسی:

رفاه و آسایش ، ایجاد وحدت ، آینده نگری ، امنیت و آرامش ، مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود ، ایجاد کار و توزیع فرصتها ، خودکفایی ، قبول انتقاد در عملکرد ها و نا رسایی ها ، هدایت جامعه بسوی پیشرفت ، همبستگی ، رعایت مساوات حفظ ارزش های آزادی و رعایت حقوق مدنی جامعه اصل میباشد.

بدترین روش حکومتی ، حکومت مردم بر مردم یا دموکراسی است که دولت ها انتخاب میکنند. در این نوع حکومت توقع مردم از کسانی که به عنوان مجری خواسته هایشان انتخاب میکنند ، بالاست و منتخبین باید تمام موارد بالا را به نحو احسن انجام رسانند. دولت و مردم در یک راستا و برای یک هدف دست بدست هم میدهند و بین مردم عادی و خدمتگذاران فاصله ای نیست.

دولت در مقابل مردم مسئول مستقیم و شدت و ضعف در اجرای ستون ها و اصول دموکراسی بستگی به سیاست حزب یا گروهی دولت منتخب دارد که مصدر کار است ضعف طرح ها ، عملکرد یا عدم توجه در اجرای نظریات رای دهندگان ، سقوط دولت را در بر دارد و براحتی نظریات منتقدین را میپزیرند. در صورت عدم توانایی ، معمولا پس از پایان دوره حکومت ، گروه دیگری را مردم به عنوان خدمت گذاران یا نمایندگان خویش جانشین دولت قبلی میکنند.

بهترین حکومت را باید دیکتاتوری مذهبی ، حکومت الله! بر مردم یا حکومت مطلقه فقیه نامید. در این نوع حکومت آنچه را که باید صرف رفاه و آسایش مردم نمود به گروه کوچکی از جامعه که دست چین شده از گروه بیشعور و تهی از انسانیت و دارای عقده های اودیپ هستند ، اختصاص داده و از این گروه برای خفقان و فشار و شکنجه اکثریت جامعه استفاده و بر روی دوش آنان ستون های قدرت و حکمرانی ساخته میشود. این افراد را با سلاح تعصب مذهبی ، بدون درک واقعی از مذهب و اطاعت بی چون و چرا و کورکورانه مجهز میکنند و مانند سگان وحشی و گرسنه به جان مردم کوچه و بازار میاندازند و رهبران و سردمداران در گوشه قصرهای امن خود نشسته و به ریش هر دو گروه (مردم عادی و مزدور )میخندند. فاصله آنان چنان از مردم دور است که نه آنها را میشناسند و نه مایل به چنین دردسری. برای رسیدن به اهداف دنیوی خود مذهب را بهانه و تغییر و بدعت گذاری را امر عادی و جایگاه خدا را با شیطان معاوضه میکنند. شیطان پرستی ، تجمل و تفاخر مذهب آنان شده و از آنجا که چنین خدایی ابزار دست روحانیت حاکم است از آن نیز بعنوان کلیدی برای اثبات حقانیت خود و ماندن بر اریکه قدرت استفاده میکنند. در انظار ، خدا را آسمانی و مردم را به عبادت و اطاعت وی دعوت ولی در خلوت نه اعتقادی و نه اعتمادی به وی دارند.

کتاب مقدس یا کلمات اصلی خدا را به میل خود تفسیر و تعبیر و بر آن اضافه یا کم میکنند. مردم عادی را از درک واقعی کلام خدا بی بهره دانسته و به مردم ساده تفهیم و تلقین میشود که آنها قادر به فهم و شناخت خدا نیستند و فقط روحانیت میتواند رابط خدا و مردم باشد. این القاء فکری را چنان قدرت میبخشند که مردم خدای متعال را غیر دسترس تصور نموده و راه نزدیک شدن به خدا را در بردگی و بندگی دلالان مذهبی (روحانیت) میجویند که خود شیطان پرست اند. این دلالان که پس از سالها دعا و نماز و نیایش مزوّرانه خود هرگز کوچکترین شناختی از خدا ندارند و استفاده از زبان دیگری را که برای شنونده قادر به ترجمان نباشد ، انتخاب و مستمسکی برای تحقیر شنونده میکنند. مهم نیست لاتین ، عبری یا عربی باشد ، اگر لازم شد زبان دیگری را برای تحمیق مردم عادی اختراع خواهند کرد! درست شبیه قحبه گانی که خود را از فرشتگان پاکدامن تر ، معتکف تر و برگزیده تر میدانند و اصرار دارند فرشتگان برای آنان کفش جفت میکنند. چشم و گوش و جاسوسان فراوان دارند و نظارت بر کلیه امور مردم و دخالت در آن را امری غیر قابل اغماض از جانب خدا میدانند. تو گویی خدایشان بنده ایست دون و زمینی و تشنه دانستن رمز و راز سر بسته مردم و چماقدار اجرای اوامر حاکمان مذهبی! چنان از عقل و فطرت بشری دور میشوند که شیطان را مقامی بالاتر از خدا میدهند و ویرا عبادت و تکریم . این معنویت و عاقبت کار تمام دلالان مذهبی است که جایگاه خدا را با شیطان و فقط بخاطر مصالح دنیوی و لذاّت آن ، تعویض نموده اند و مانند دکتر فاوستِ گوته ، روح خود را به شیطان فروخته اند.

این گونه حکومت شیطانی نیاز به پاسخگویی به هیچکس را ندارد زیرا مردم را حیواناتی میدانند که فقط برای خدمت و اطاعت از آنان درست شده اند و چنان احمق تصور میکنند که با پرداخت یک هزارم از سهم واقعی از ثروت دزدیده شده شان ، آنانرا دو شبانه روز در سرمای زمستان داخل صف های طولانی قرار میدهند و با هزار منت و پوزه به خاک مالی مبلغی را با کبر و نخوت به جلو آنان پرتاب میکنند.

فهمیده گان از این قاعده مستثنی هستند زیرا خدایشان را به خوبی میشناسند. نیازی به دلالی فاحشگان مذهبی ندارند و به حقانیت خدای خود واقف. در درون با خدا هم کلامند و با وی محشور و به قدرت لایزال او معترف.

از آنجا که فهمیده گان ، خار راه به اجرا در آمدن امیال و خواسته های دنیوی دلالان مذهبی قحبه صفت اند و نفوذ به روح و درون این آزاده گان را غیر ممکن میدانند از ابزار های خشونت مزدوران و دست پرورده گان خود استفاده و ارتکاب به آزار آنان و حتی به جان و ناموس آنان تجاوز میکنند و آنان را مطابق زمانه به زندیق و کفر و ارتداد و انگهای سیاه دیگر متهم میسازند و در بیدادگاه فرمایشی محکوم . زمانی سوزاندن و زمانی دیگر زندان و اعدام در انتظار چنین فرهیختگان آنهم به ظاهر در نام خدا.

زمانی که ملایی تازه به قدرت رسیده گفت: آخوند یعنی اسلام ... بزرگترین توهین و ارتداد را نسبت به قرآن و محمد و خدا نمود. خمینی در قیاسی زمینی ، ملایان خودپرست و خودخواه و شیطان پرست را با دین و راهی که خدا در مسیر انسان قرار داده بود یکی دانست و برای مذهب خدا شرک آورد.

وی میدانست چه میگوید و برای شیطان پرستان از خدا بیخبر بعد از خود که فرقه شیعه و اسلام را وسیله تقرب به هوای نفسانی فردی و گروهی قرار داده و نردبانی برای رسیدن به امیال شهوانی قدرت و شیطانی ، راه را باز نمود.

این وظیفه را امروزه و در ایران روحانیت حاکم یا همان فاحشه گان شیطان پرست بعهده دارند و از بسیج و کمیته و سپاه مسخ شده برای سرکوب مردم استفاده و هر ندایی را که در آن از حق و حقوق و خدای واقعی باشد در حلقوم آزادیخواهان خشک میکنند.

تفرق در جامعه را با تبعیض بین زن و مرد آغاز ، جوان و پیر را از یکدیگر دور ، مسخ شده را مقام و اندیشمند را عزل ، خداشناس را خانه نشین و شیطان پرست را قدرت میدهند و همان طور که گفته شد با تفرعن بر اریکه قدرت نشسته و بر مردم حکمرانی میکنند.

سرمایه مملکت را صرف سرکوب و ارعاب و کشتار و شکنجه مردم نموده و باور های دگراندیشان را به تحقیر میکشند.

جهان را بخاطر خودپرستی و قدرت طلبی خود وادار به جنگ با مردم ایران نموده و خود با پاسپورت های جعلی ممهور شده با سریعترین وسایل آماده خروج از ایرانند.

دروغ را تنها وسیله دفاع از خود و مذهب شیطان پرستی خود فرار داده و در بوقهای تبلیغاتی بطور دایم به پاکی و طهارت خود اِشعار و اصرار دارند.

فقر را وسیله رستگاری فقرا و ثروت را بین خود و حرامزادگان نور چشمی خود تقسیم نموده اند.

ترور و تروریسم را به عراق و اردن و روسیه و هند و افغانستان و فیلیپین و اندونزی و پاکستان و حتی چین بنام دفاع از آخوند (فراموش نکنیم: اسلام یعنی آخوند) صادر و گسترش داده و روز و شبی نیست که صد ها زن و مرد و کودک بیگناه را بنام مذهب شیطان پرستی خود و توسط مزدوران دست پرورده خود قطعه قطعه و به خاک و خون نکشند.

تا چه وقت برسد که مردم ما فرق بین کشیدن عکس مار و نوشتن کلمه مار را بفهمند و درک کنند شیطان پرستی را با دموکراسی دو دنیا فاصله است؟

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

I have been looking for sites like this for a long time. Thank you! debt solutions

3:35 AM, April 26, 2007  

Post a Comment

<< Home