.comment-link {margin-left:.6em;}

Thursday, March 30, 2006

سیاه کلاغ عزیز

سیاه کلاغ عزیز

از مقاله های دردآورت در مدت اقامت در ایران و رک بگویم استیصال حاصل از برخورد دو فرهنگ (نامش را بگذاریم کهنه و نو ، قدیم و جدید ، پیر و جوان یا ...) مشکلات روحی فراوانی هم برای تو و هم برای دخترت پیش آورده که در آن از زخم صحبت کردی که کلمه گویا تر و واقعی تریست و زبان حال موقعیتی ناهنجار است که به انسان دست میدهد. از ملاقات پس از پانزده سال و شوکه شدن و حالت روحی سختی که انسان و پدری ، در آن موقعیت است گفتی. در حین شاد بودن و دیداری تازه از غم و سنگینی دل سخن گفتی. حتی خودت را ملامت کردی. (شاید در دلت به خودت هم فحش دادی و خودت را لعنت کردی). از سکوت و اشک در سکوت سخن گفتی. از متانت و صداقت دخترت گفتی. از ناکامیها و طوفانهای گذشته در زندگیت گفتی.

برایت نوشتم: چه خوش باشد که بعد از روزگاری ... به امیدی رسد امیدواری.

من نه اهل قضاوت در مورد زندگی کسی هستم و نه به کسی اجازه میدهم در زندگی خصوصیم دخالت کند. آنچه را که مینویسم بعنوان پدری است که خود مشکلات فراوان در زندگی داشته و مراحل پیچیده و سخت روحی و جسمی بسیاری را شبیه آنچه بر تو و دخترت رفته است پشت سر گذاشته ام. (وارد جزئیات نمیشوم)

سیاه کلاغ عزیز

ایرانیها دو دسته هستند یا اهل استخاره و سر کتاب و تفعل و سپردن مسائل به قضا و قدر و شانس و اقبال ... یا مبارز میدان و دست و پنجه نرم کن با حوادث.

تو از دسته دومی. مشکلات فراوان را پشت سر گذاشته ای ... سرد و گرمی از روزگار چشیده ای ... مرارت های زندگی در خارج را دیده ای ... سرشکسته و دلشکسته شده ای ... سایه های بسیاری را پشت سرت دیده ای که گاهی حتی بدنبالت هم نمیآیند و خود را از تو جدا میکنند ... مبارزه ای را که آغاز کرده ای ادامه بده ولی فراموش مکن که با سایه خودت میجنگی با روح خسته و توان در هم شکسته ات میجنگی نه با عنصری جدا و منفصل از خودت. شاید دخترت امروز نیازی بتو ندارد.

حال که میخواهی اشتباهات (شاید کلمه درستی نباشد) گذشته را رفع کنی ، با قدرت خطوط ضربدر وار را بر آنها بکش. از خود استقامت و توان نشان بده و عذری را از خودت مپذیر ... خشن باش و سخت ... اغماضی مکن و بشکن آنچه را که باید بشکنی ... تو انسانی و با روحی بزرگ ... میتوانی ... حتما میتوانی چون خواست خود توست.

....

گفتم خشن و تند و سلحشور و مقاوم باش و کوتاه نیا ....

ولی تا دور نشده ام این را نیز بگویم ... درست آنچه با خود میکنی بعکس با دخترت رفتار کن، نرم باش و لطیف، دوست باش و همدم، صادق باش و بی غل و غش، مقامش را به عرش اعلا برسان، دوستش بدار بیش از خودت، هم کلام و هم نوایش باش، روحش پاک و ساده اش را با پر محبت و دوستی نوازش ده، دستش را صادقانه ببوس و از آنچه که باید و شاید پوزش خواه ..... روح و وجودش را درک کن.

با دلی صاف بگو که گمگشته زندگیت از کنعان آمده و نیازمند دم مسیحا نفسش هستی.

ققنوس باش و دوباره زنده شو.

12 Comments:

Anonymous Anonymous said...

ba salam
kheili aly bood.jangidan ba moshkelat.....

1:04 AM, March 31, 2006  
Anonymous Anonymous said...

man be shoma link dadam.ba ejazatoon albate

1:09 AM, March 31, 2006  
Anonymous Anonymous said...

Dear Holy cow,
I had the same problem long time ago with my two daughters. I wish I had such a friend like you and others to help me out of that misery. They are living with me now in LA. Thanks for your advises to kagagh. I’ve got very sad when I read your letter.
You are not judgmental and talking from your heart in the time of needs.
Ps.
Where did you get this name?

5:40 AM, March 31, 2006  
Anonymous Anonymous said...

قسمت کامنت های خود دوستی پیغامی گذاشته بود و خبری از یک روانپریش داده بود که توهینی بزرگ به مردمان سرزمین پارس و تاریخ و تمدن انها البته به صورت بسیار زیرکانه به انتشار در اورده . با رفتن به ادرس شخص روانپریش حسين فيض‌الهي وحيد که نمیدانم کدامین مجنون سرا به ان روانپریش مدرک دکترای افتخاری عطا کرده است ..لازم دیدم که دوستان بزرگوار و اندیشمند وبلاگ نویس را نیز در جریان این دسیسه و ترفند قرار دهم ..وخواستار ان شوم که یاران مرد پیر و مخاطبان ان توسط نامه الکترونیکی به ان موجود روانپریش وصد البته زیرک اعتراض کرده ..و خواستار پوزش خواهی ان موجود شوند ..هرچند ایشان به صورت کاملا زیرکانه و با حیله و ترفند تراوشات ذهن بیمار خود را بیان کرده اند .امیدوارم این موضوع ازطرف دوستان جدی گرفته شود ..وشاهد اعتراضات دوستان بزرگوارم باشیم ..
ادرس این روانپریش
http://www.shamstabriz.com/feizolahi_hakhamaneshiyan.htm
پاینده ایران

6:17 AM, March 31, 2006  
Anonymous Anonymous said...

What a brilliant writer you are Kalagh siyah. I'm really impressed by your writing and your generosity of spirit. Do you live in Iran?

7:43 PM, March 31, 2006  
Anonymous Anonymous said...

پاشو بيا يك اظهار نظري بكنم بينم !0

11:18 PM, March 31, 2006  
Blogger ورجاوند said...

به ناشناس عزیز
با تشکر از محبت شما در جواب سئوال شما باید بگویم بله و نه! اگر قدری پیچیده شد میبخشید بدلایلی قادر به توضیح بیشتر نیستم

1:33 PM, April 01, 2006  
Blogger Winston said...

Life in Iran is a tragedy and life out of Iran is a bigger tragedy!

1:52 PM, April 01, 2006  
Anonymous Anonymous said...

سلام. ممنون از لطفت. وب لاگ شما به جمع یاران آشنای رویاهای گمشده اضافه شد

3:10 PM, April 01, 2006  
Anonymous Anonymous said...

با درود و سپاس از حضورت
فكر ميكنم اگر آرزوي ايرانيان - رسيدن به آگاهي و دانائي بود. كارمان درست ميشد0
مي بيني ... كارمان بآنجا رسيده كه ملا دارد بر ما خلافت ميكند0

9:01 PM, April 01, 2006  
Anonymous Anonymous said...

عزیز

ممنون از تمام محبت و توجهت
نکات خوبی را ذکر کردی که حتما مورد نظر خواهد بود .

سپاس

6:03 AM, April 02, 2006  
Anonymous Anonymous said...

سه نقطه.

3:22 PM, April 03, 2006  

Post a Comment

<< Home