دولتمرد ایرانی و دموکراسی
ما ایرانیان با آنکه برای رسیدن به آزادی و دموکراسی سال ها مبارزه کرده و چند انقلاب را در قرن اخیر پشت سر کذاشته ایم. و با آنکه از رژیم فئودالیسم به سیستم پارلمانی دست یافته ایم. و دو رفراندم در 6 بهمن و 12 فروردین به فاصله 17 سال داشته ایم. و امروز به دلیل وارد شدن به دنیای اطلاعات از یک صد سال پیش بسیار فاصله داریم ولی درک و فهم « دموکراسی » برای ما با آنچه در فکر یک غربی است ، تفاوت فاحش دارد.
واضحانه ، ما از گذشته هنوز گسل کامل نداریم و دلیل آن شاید به فرهنگ دولتمردان ما در مورد تعریف دموکراسی بستگی دارد.
ازآغاز مشروطه تا کنون صد ها حزب و مرام از همه نوع به بازار سیاست ما وارد و تقریبا تمام آنها رنگ باخته اند و دلیل عمده بوقهای مخالف بوده که مایل به ریشه دادن به آزادی نیستند. زیرا " ما عادت کرده ایم همیشه در جبهه مخالف باشیم " و آن چه را که از اهداف حزب و مرامی مخالف عقاید ماست می چسبیم و نظرات خوب آن را فراموش و یا تمسخر میکنیم. دلیل آن شاید این است که ما آزادی را فقط برای شخص خود میخواهیم و اصرار داریم که آزادی در عقیده و نظر فرد باید باشد و نه در کل جامعه.
نمونه ساده آن " کپی برداری " از تغییر نوع حکومتی دموکرات بر پایه حزبی به دولتی جدید با مرامی متفاوت در سیستم غرب باید دانست.
دولتمرد جدید ما که اغلب دموکراسی جامعه را تجربه نکرده ، خود را ناجی ملت از ظلم و جور و عدم اداره صحیح و ..... شاید نا کارآیی دولت گذشته دانسته است. این خود محوری که در نهایت به دیکتاتوری مطلق کشانده شده را در تفاوت نظریات خود با دیگران باید جست. بدون آنکه حزبی و مرامی جدید ارائه شده باشد و با این استدلال که سر کار آمدن دولت جدید به معنای تغییر کلی در سیستم حکومتی است به زبان ساده تر هر دولت جدیدی خود را " انقلابی در سیستم " دانسته است.
ولی حق به جانب بودن ما از درک دموکراسی ، نه فقط ما را از جامعه دموکرات دور میکند بلکه استنباط شخصی ما از کلمه " آزادی " ما را تبدیل به فردی خود محور ساخته است.
نخست وزیر و یا رئیس جمهور جدید سعی کامل دارد که خود و دولت خود را کاملا متفاوت با دولت قبلی نشان دهد و در این راه ابتدا با بد نام کردن دولت قبلی چه از نظر اداره مملکت و چه عقیده شخصی ، نارسایی های گذشته را بدون بررسی کامل و با آنکه شاید چندین سال برای رسیدن به آن سعی و مخارج شده بود ، محکوم و یا به کلی کنار گذاشته اند و با بکار گیری شیوه ای متفاوت و غیر دموکراتیک آن طرح یا پروژه را از مسیر اصلی مهحرف نموده اند.
این روش من از تو بهتر میدانم ضرر های فراوانی را به سیستم سازندگی و بنیادی مملکت وارد آورده و باعث نه فقط کندی بلکه توقف کامل به رسیدن به سیستمی دموکراسی شده است .
شاید خواننده این تردید برایش پیش آید که اگر دولت قبلی خوب بود چرا لازم بود عوض شود و یا اصولا تغییرات روال دموکراسی را ادامه و به روند آن کمک میکند. باید گفت حق با خواننده است با این تفاوت که ما دیگر در اینجا از جامعه دموکراسی صحبت نمی کنیم بلکه از جامعه ای که اساس آن بر دیکتاتوری و خود محوری است حرف میزنیم.
دولتمردان جدید برای اثبات برتری خود لازم میدانند که حتی قوانین را خم و یا بکلی نادیده بگیرند وگرنه راه وصول به آن هدف را غیر ممکن مییابند. پارلمان و مصوبات آن را هر چند که با " حکم حکومتی " روی کار آمده باشد به تمسخر و جبهه گیری و حتی به استیضاح! متهم میشوند.
غافل از اینکه دهن کجی و شکستن قانون خود بی قانونی و ایجاد هرج و مرج فکری و آنارشیست حکومتی را به دنبال دارد. و باز هم نمونه آنرا در صد سال گذشته همیشه شاهد بوده ایم و مواد و قوانین و مصوبات را پس از توشیح جزعأ یا کلأ به سطل زباله میفرستیم.
اگر فردی " خاص و عام " تصور کند بهتر و بالاتر و فاضل تر و فرزانه تر از دیگران است و یا حتی مسایل را با دیدی فراتر از دیگران درک و توجیه میکند و یا می فهمد ، همان راهی را میرود که قبل از او رفته اند و به بن بست رسیده اند. و این همان خود محوری و خود مرکزی و دیکتاتوری مطلق فردی یا اجتماعی میباشد.
این جاست که باید گفت برای دولتمردان ما کلمه " دموکراسی " آن معنایی را که در ذهن یک غربی است ندارد و بهمین دلیل آنرا انکار و حتی مضر برای جامعه میداند. و شاید با تعریف شخصی ، خود را " مردم سالار " قلمداد میکند ولی در عمل همان " فرد سالار " است.
2 Comments:
آقا ما شدیدا منتظر باقیمانده آیت الله حمال هستیم.
همچنین میخواهم از شما اجازه بگیرم مطالب مربوطه را در جایی روی نت برای خودم نگهداری کنم.
اگر اجازه میدهید لطفا خبرش را به من بدهید.
حُسن آقای گل گلاب ،
اولا که شما صاحب اختیارید و نیازی به اجازه ندارید.
در مورد انتشار دنباله " آیت الله حمال " باید بگویم 6 تا 7 مقاله آن آماده است که سعی بر آن دارم که آنها را قدری کوتاهتر کنم.
از آنجا که چند نفر از دوستان و با ایمیل مقالاتی فرستاده اند که جنبه تاریخی و بسیار جالب دارد ولی خیلی طولانی هستند و گاه برای رساندن مطلب با کلماتی آنچنانی؟! و به منظور حفظ امانت ، اجازه خلاصه کردن آن را از دوستان گرفته ام ولی باید طوری دستکتری شوند که به اصل مطلب خدشه ای وارد نیاید. که آنهم به چشم و خیلی زود.
Post a Comment
<< Home