تبلیغات 2

پس از انقلاب 57 و دزدی بیشرمانه آن توسط ملایان و با نقشه ای مزورانه و حساب شده و نشان دادن باب باغات سبزینه! به آهستگی ولی با دقت تمام ، دیکتاتوری نعلین را بر ملت ایران تحمیل نمودند. سالهای قبل ، این صفت مزورانه ملایان کاملا به نمایش گذاشته و تجربه شده و مردم ایران در زیر عمامه و عبا همان تزویر و ریا و دوگانگی فاتحین جزیرۀ العرب را به عینه می بینند که در دوران فاتحان عرب پدرانشان شاهد بودند و با آنکه در 27 سال گذشته سعی رژیم ج.ا. بر آن بوده که با تغییر چهره واقعی و نمایش ظاهر خوش برخورد ، تبسم و یا تمتع بردن از علم کلام در نماز جمعه و رادیو تلویزیون و روزنامه های جیره خوار هرگز موفق نشده اند چهره واقعی فرهنگ فترت عرب بدوی را بپوشانند. استفاده از اسلام چه به عنوان بدیهه روحانی و چه کاربرد خشونتی آن نیز نتوانسته سبعیت اربابان حاکم را بپوشاند. امروز سعی حتی بر آن نیست که این واقعیت را مخفی و پوشیده نگاه دارند.

در این میان ، با آنکه روشنفکران! جیره خوارو خود نمای ظاهرا اسلامی سعی بر اخفای این نقطه کور دارند و با امداد از کلام و حدیث و روایت و ... سعی بر روحانی نمودن چهره حاکمیت مطلقه فقیه نموده اند ، هرگز موفق به محو آن نشده و در عمق کلمات خود آنان همان جبر تزریقی استعمار فکری درک میگردد نه اختیار بشری. هم اکنون رژیم با افراط فراوان و مخارج بسیار سنگین از پول ملت ایران ، سعی دارد اینگونه اسلام (منظور شیعه بدعتی است) را نه بعنوان مذهب الهی بلکه ایدیولوژی سیاسی جدید به اقصی نقاط جهان صادر نمایند و همه جا از آن با پوشش های شیعه علوی و خمینی و ناب و محمدی و قجری! و در نقاطی نیز فقط اسلام واقعی نامگذاری میکنند! که هدف واقعی ایجاد امپراتوری شیعه بدعتی ملایان است.

حاکمیت مطلقه فقیه ، این پدیده جدید که اساس دیکتاتوری ملایان را زیر پوشش کلام ظاهرا غیر قابل انکار فرامین خداوند قرار داده است یا ساده تر بگوییم سوء استفاده از فرامین الهی برای کاربرد منافع ضد بشری ملایان، که نمونه بارز و موفق این جنایات را در اقلیمی با نام < جمهوری اسلامی ایران > میتوان شاهد بود. استفاده از فناوری های جدید غربی ، آموزش تروریسم و تهیه ابزار مخرب و قتاله بزبان های غیر فارسی (بخصوص عربی) در اینترنت ، تهیه سی دی ، ویدیو و حتی کاربرد ماهواره برای ارسال مخابرات و تعلیم تروریسم های انتحاری و حمایت آشکارا از تروریست های القاعده در خاک ایران و یا در سوریه و لبنان و فلسطین از سبعیت دیکتاتور های امروزی حاکم بر ایران و اجرای این طرح شیطانی را منطقه ای نموده است.

سوء استفاده از کلامی مجهول یا جمله ای مجعول و یا نیمی از آیه ای میتواند کثیری از انسانهای آزاده و یا حقیقت باز یافته را به زندان و شکنجه و تجاوز و اعدام بکشاند و یا امیال درونی ملایان را هاله ای الهی و روحانی بخشد.

در خاور میانه و بخصوص در کشورهایی که اسلام نه بعنوان یک انتخاب بلکه با زور شمشیر و جنگ و قتل عام تزریق و طی سالها جا افتاده شده است همان فرهنگ زور و فترت بیابان گردان قرون گذشته نیز به ارث مانده است و از پس نقاب ظاهرا دوستانه روابط اجتماعی یا سیاسی میتوان باطنی را دید که همان ددمنشی صحرا گردان و القای حالت اربابی و قلدری و دیکتاتوری را مخفی و مستور کرده اند و بمب گذاری انتحاری و ترور انسانها را در زیر پوشش نام خدا به انجام میرسانند!

روش های غیر انسانی بریدن سر انسانها در مقابل دوربین تلویزیون و یا سنگسار زنان و یا قطع دست و پا از محصولات جنبی این اسلام بدعتی نیست بلکه واقعیت نوشته و ثبت شده در همان سنت عرب بیابانگرد است که فقط حس جاهلیت ذاتی هوادارن را با اسلام بدعتی تقویت کرده و باز گردانده اند.

افراد عادی در دموکراسی غرب قابلیت هضم چنین پدیده هایی را آن هم در اطاق نشیمن خانه های خود نداشتند و تنها عکس العمل آنان این بود که تعجب و نفرت خود را از این وحشی گری های اسلامی به صورتهای مختلف نشان دهند. دولتمردان غرب مردم خود را سالها بود که در حبابی از (اتیکت دموکراسی) نگهداشته بودند ولی این حباب با انفجار و کشتار بی گناهان در دو ساختمان نیویورک از بین رفت و دموکراسی غرب را از بیخ و بن زیر سوال قرار داد. بررسی و ریشه یابی وقایع را پیگیری نمودند و متوجه شدند " از ماست که بر ماست " .

عذر خواهی در فرهنگ غرب نشانه ادب ، متانت ، صبوری ، داشتن تربیت خانوادگی و آگاهی بر روابط اجتماعی است. اگر برخورد اولیه یک غربی با جامعه یا فرهنگ یا شخص ناشناخته را زیر ذره بین قرار دهیم ، متوجه میشویم که در اولین تماس به دلیل عدم آگاهی از عکس العمل مخاطب همیشه جملاتی حمل بر عذر خواهی و تشکر بر زبان یا چهرۀ غربی ظاهر میگردد. در مواردی این نکته باعث شگفتی کسانی است که با فرهنگ غرب آشنایی ندارند و آنرا دلیلی بر ضعف ، حقارت ، درماندگی و مستأصل بودن حتی ترس غربی میداند! دموکراسی به همراه مواهبی که برای انسان آزاده داشته دارای نقطه ضعفی بزرگ از دید خود محوران است. تنها محل نفوذی که خود محور میتواند وارد جرگه آزاد منش میگردد و به راحتی به آن لطمه بزند ، اقرار به معذرت و یا حالت معذرت خواهی آزاد منش است! همانگونه که در سنت بیابانگرد اقرار به عذر با تعزیر همراه است چون نماینده گناهکاریِ فرد است.

از چنین نقطه ضعفی! است که دیکتاتور ( بخصوص نوع مذهبی آن ) با تمام قوا میتواند به آزادی خواه حمله کند و یا حالتی دفاعی در وی ایجاد کند و به امت بی فرهنگ اطراف خود با استفاده از نیرنگ های فقهی ، چنین القا کند که غرب و دموکراسی موجود در آن از نفس افتاده و از من و ایدئولوژی ساخته من وحشت دارد!

ادامه دارد ....