.comment-link {margin-left:.6em;}

گاو مقدّس

Friday, October 28, 2005

زمینه سازی برای جنگی دیگر

احمدی نژاد گفت: بدون تردید می گویم که این شعار و هدف دست یافتنی است و به حول و قوه الهی به زودی جهان بدون صهیونیسم را تجربه کرده و در دوران درخشان حاکمیت اسلامی بر جهان امروز تنفس خواهیم کرد

اگر بدقت در گفتار و رفتار همه سردمداران حکومتی در چند ماهه اخیر ، عمیق شویم ، متوجه میشویم که طرح بسیار بزرگی در پشت این گونه اراجیف و تهدید های گاهگاهی و حرف های بی سر و ته و جفنگ نهفته است. از مدتها پیش از تشکیل مجلس هفتم ، ظهور امام زمان ، خرید سلاحهای جدید روسی و موشکهای دور پرواز کره ای ، هیاهوی استفاده از اتم برای صلح! ، تغییرات مهم در رده های بالایی سپاه پاسداران ، تحریک انگلیسها و آن حرفهای کذایی در سازمان ملل و دخالت نظامی و سیاسی در امور عراق ، آزادی عمل تروریستهای القاعده در ایران و ..... بالاخره دعوت به جنگ آقای ا.ن در انجمن اسلامی دانش آموزان و تایید آن بعد از نماز جمعه ایهای اجاره ای ، خبر از واقعه بزرگ و وحشتناکی را میدهد
اینها همه زمینه سازی برای آغاز جنگ خانمان سوز دیگری است. شهود هم فراوان هست ، هیچیک از سازمانهای مسئول و یا رهبران مذهبی نه فقط با اعمال و گفتار آقای ا.ن نه فقط مخالفتی ندارند بلکه با سکوت و انتظار ، کنش و واکنش داخل و خارج را بررسی میکنند تا جنگی را علیه هر کشور (تاکید میکنم هر کشور) آغاز کنند. روزینامه کیهان هم که خبر میدهد ظهور امام ممکن نیست مگر جنگی در میان باشد! ایادی سپاه و کمیته ها عملا گفتار وی و سایرین را تایید میکنند. امیرالمفسدین هم که ظاهرا سرش را زیر لحاف کرده و خاموش است
این میان اگر کسی طعمه سر قلاب را گرفت ، این بار هم با زرنگی خودشان را مظلوم و آن کشور را آغاز کننده جنگ معرفی میکنند
طرح جنگی بزرگ و تمام عیار مدتهاست در اندیشه رهبران است و فقط بدنبال فرصت مناسب و زیر و رو کردن اوضاع برای شروع آن هستند
چرا جنگ را طالبند؟ زیرا رشته کلیه امور از دست خارج شده و بدلیل بی تجربگی و عدم کارآمد مسئولان ، بخوبی میدانند امکان آن نیست که امور رفاهی و آموزشی و بهداشتی و ایجاد کار و امنیت فردی و عدالت اجتماعی مملکت را فراهم آورند. دیگر وعده های سر خرمن نیز بی اثرو شکم گرسنگان را با ایمان تو خالی نمیتوان پر کرد. تنها راه بقای رژیم جنگ خانمانسوز دیگریست

Thursday, October 27, 2005

بوی خون و باروت

پشت پرده سیاست ام القرای اسلامی وقایعی گذشته و میگذرد که شاید تاریخ آینده گوشه پرده ای از آنها بر خواهد داشت.

یکی از این وقایع پشت پرده دخالت مستقیم و غیر مستقیم اعضای خانواده ملایان در سیاست روزانه داخلی و خارجی ماست.

گاهی مردم عادی گوشه کوچکی از این مسایل و فجایع را میبینند و یا میشنوند ولی در تمام این موقعیت ها دستی از غیب! دوباره آنرا زیر اعماق میپوشاند و با تردستی آنرا از خاطره ها میزداید .

آسید مجتبی خامنه ای یکی از این چهره های مرموز و پیچیده پشت پرده سیاست جمهوری اسلامی است. با آنکه پدر از منویات و پندارهای بلند پروازانه فرزند خلف اطلاع کامل دارد ولی ظاهرا گاهگاهی اعضا خانواده را از دخالت در امور جاری برحذر میدارد.

ولی از آنجا که بدلیل ترس مداوم ناشی از بمب گذاری و ناقص شدن بدن ، نسبت به هیچ چیز و کس حتی اعضا خانواده خود اعتمادی ندارد و رودررو نهادن سازمانها و افراد مختلف با یکدیگر یکی از این طرفند ها است.

از جمله وقایع مرموز و حل نشده سالهای گذشته و حتی زمان حکومت خمینی نظیر:

بمب گذاری حزب جمهوری اسلامی که بسیاری از دشمنان عقیدتی و مخالفین حرفه ای خامنه ای و رفسنجانی را از میان برداشت

قتل عام زندانیان سیاسی اواخر دهه شصت

تسلیم ناگهانی و قبول شکست در جنگ ایران و عراق

ترور و کشتار مخالفین که بعد ها بصورت قتلهای زنجیره ای سیستماتیک به اوج رسید

ایجاد سازمانهای متعدد اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی در هر گوشه و کنار و با هر بهانه ممکن

درست کردن مجلس دست چین و سفارشی هفتم

روی کار آوردن احمدی نژاد بخاطر پوشاندن چهره نا کارآمد و بیعرضگی ملایان در اذهان عمومی

هر یک از وقایع ذکر شده دارای حساسیت و اهمیت ویژه ای هستند و در تمامی آنها یک نقطه مشترک است. گناهکار یا مقصرین واقعی هرگز به تله نیافتاده اند ولی آخرین آنها موضوع قابل تعمق دیگریست که کم کم از پشت پرده بیرون آمده و نشان میدهد دستکاری های آسید مجتبی ، کاملا در مقابل خواسته های پدر بوده و اینک راهی را نگذاشته غیر از آنکه حتی از دشمنان و مخالفین خود برای جبران یا حتی مبارزه با این اشتباه بزرگ کمک بخواهد. آسان اندیشی و قدرت طلبی و بی تجربگی این تازه بدوران رسیده به آهستگی کاسه صبر خامنه ای را لبریز نموده وبا آنکه اشتباهات و بلند پروازیهای احمدی نژاد هدف اولیه از بکار گماری ویرا میپوشاند ولی تندرویهای بدون مشورت این کودک بی تجربه و نا آکاه از امور سیاست و مملکتداری ، کاملا با طرح و برنامه اصلی گردانندگان پشت پرده منافات دارد

حال باید دید آیا دنیا را به جنگ طلبیدن و بیشتر منزوی کردن ایرانیان توسط آقای ا.ن جزیی از همان برنامه دراز مدت است یا باز هم رشته کار از دست امیرالمفسدین ام القرا خارج شده و آسید مجتبی باید اقدام مشعشعانه دیگری را برای خاموش نمودن این آتش به انجام رساند؟؟

Wednesday, October 19, 2005

وزارت خانه های جدید در ام القرا














از وزارتخانه هائی که در ام القرای اسلامی ( دولت جمهوری عدل و داد اسلامی سابق ) چه بصورت رسمی و چه بصورت غیر رسمی در حال کارند ، هیچ یک را نمیتوان یافت که دارای سرویس های اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی و موازی و غیر موازی نباشند
این را نباید اشتباه نمود که این نیمچه وزارتخانه ها زیر پوشش نام اصلیش وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات مستتر شده است
دولت خدمتگزار به ام القرا ، گویا برنامه دیگری در دست تهیه دارد بنام وزارت خدمت ، وظیفه این وزارت خانه اینست که از طریق مامورین موازی ، مردم را منقطع و راحت تر خدمت خلق الله برسند

تصمیمات دیگری نیز در هییت دولت گرفته شده است که وزارت خانه مدرن و با عملکرد اصلی خود بجای وزارت خانه های سابق جایگزین شود که شامل

وزارت دستبوسی بیت الخلافه . بجای وزارت دستمال یزدی
وزارت ازدواج و صیغه و متعه
وزارت آموزش نطق به رئیس جمهور ام القرا
وزارت میشود . در اصل وعده داده میشود بود
وزارت میتوانیم . خاک بر سر خودمان بکنیم
وزارت پورسانتاژ از حراج نفت . الغای وزارت نفت در دست تهیه است
وزارت ایرانیان سراسر آمریکا! جمعأ 200 نفرند
وزارت میثاق جهت انداختن سند فراموشی وعده های دولت خدمتگزار در چاه نرینه جمکران
وزارت حفر چاه های نرینه و مادینه در کلیه مساجد و امام زاده های موجود و در حال ساخت
وزارت شفاف سازی و نام بری بعضی ها
وزارت جنگ و صلح با مافیا
وزارت ساختن سنگر بورس ام القرا در حوزه علمیه قم
وزارت کنترل روابط جنسي زوج و زوجه در ساعات معين شرعی
وزارت دروغهای شگفتی آور. هر چه بزرگتر ، باور آسانتر
وزارت دائی جان ناپلئون . همه چیزا زیر سر انگلیسا است
وزارت پخش موهومات و خرافات . ممکن است نام آن بعدها به وزارت شایعات تغییر یابد
وزارت تأیید و تکذیب جهت تکذیب کردن تمام تأییدات وزرای دولت ام القرا

Friday, October 07, 2005

مواد مخدر در ایران


فساد دولتی و حکومتی بزرگترین درد معضل جامعه امروز ما است و از آنجا که هیچگونه آمار صحیحی از میزان ارتشاء ، رانت خواری ، فحشا ، دزدی های کلان ، پورسانتاژ قراردادهای نفتی و خرید اسلحه قراضه روسی ، زندانیان سیاسی ، مبتلایان به ایدز ، بودجه های مخفی و میزان تورم در ایران نیست لذا از تنها موضوعی که رژیم تا حدودی در دادن آمار آن ابایی ندارد ، اشاره میکنم

این ها آمار و عنوان نوشته های مطبوعات و سایتهای رژیم جمهوری اسلامی در مورد مواد مخدر در ایران است

آمار معتادان در ایران از رقم سه میلیون متجاوز است یعنی 5 در صد جمعیت ایران به نوعی معتاد یا مصرف کننده مواد مخدر است و به نسبت جمعیت رکورد دار جهانیست

آمار نشان از مصرف روزانه 4تن فقط تریاک را در ایران دارد

کاهش سن معتادین حتی تا مرز سن یک سالگی رسیده است

‪ براساس قانون، مبارزه با پديده اعتياد بر عهده بیست نهاد دولتی ازجمله آموزش وپرورش، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي، قوه قضاييه ، بسيج ، وزارت کشور ، ستاد مبارزه با مواد مخدر ، دفتر ریاست جمهوری و وزارت اطلاعات است

آمار مرگ و میر روزانه معتادان ایرانی 48 نفر است

هشتاد و پنج در صد اعدام ها در ایران را قاچاقچیان مواد مخدر تشکیل میدهد

بنا به گفته دست اندرکاران جهت پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر برای هر فرد ایرانی روزانه یک ریال بودجه در نظر گرفته شده است

تعدادی از نمایندگان مجلس معتاد و دایمأ در حال چرت زدن و خماری در جلسات مجلس میباشند

بنا به گفته مسئولان نظام: بیش از 90 درصد مردم، اعتیاد را پس از بیکاری و فقر، سومین معضل اجتماعی می‌دانند و بیش از 80 درصد آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد است

Saturday, October 01, 2005

*** پهلوان پنبه محله پاستور ***

کارنامه فشرده اعمال و رفتار آقای "میشود و میتوانیم " اثبات کرد که فرقی با اسلاف معلوم الحال خود در مورد فریب مردم و سیاه بازی و نعل وارونه زدن ندارد و عروسک بی اراده دارالرهبری است. تنها مرجعی و پشتیبانی که این پهلوان پنبه محله پاستور در دستگاه دولت بی اختیار دارد فقط و فقط به معاونت گرفتن داداش جان است

از به کار گماردن مهره های بی لیاقت و نا موزون ولی تایید شده از بالا در کابینه (نه میشود و نه میتوانیم) و گذاشتن آنها در پست های کلیدی دولتی گرفته تا نام گذاری ( دولت اسلامی ) و اجرای نقش ( ملیجک دست بوس مجری فرامین ولی مطلقه ) و بازگشت دوران خفقان و فشار با کاربرد نیروهای انتظامی و کمیته و سپاه و بسیج جهت ادامه فشار روحی – روانی و سلب آرامش و آسایش مردم کوچه و بازار و خالی کردن بیت المال در شکم سیری ناپذیر سپاه و کمیته و بسیج ، این بازوان نظامی فشار و خفقان جهت استوار نگاهداشتن پایه های رژیم سبعیت و جو سازی داخلی و خارجی و اشاعه و گسترش موهومات هنر دیگری نداشته است

از نظر اقتصادی ، بالا رفتن قیمت نفت تنها منشأ درآمد خارجی ، فرار سرمایه های داخلی به خارج و بخصوص شیخ نشینان حاشیه خلیج را که سر به میلیاردها میزند را نتوانست جلوگیری نموده و بنظر میرسد این سرمایه ها هرگز بازگشتی به ایران نخواهند داشت
از طرفی تورم بار دیگر در حال صعود به عرش است و دولتمردان ناشی را توان مقابله با آن نیست

از نظر حقوق مردمی و دموکراسی بار دیگر به سراشیبی خفقان و پای مالی حقوق جزئی که سالها در بدست آوردن آن کتک خورده و زندانی کشیده و شکنجه شده بودیم بر میگردیم. نمونه آن باز بودن دست وزارت اطلاعات و مخابرات و سازمانهای موازی و سپاه و کمیته بر جریان فیلتر گذاری بر سایتها و وبلاگهای آزاد است و تحت کنترل کامل در آوردن مطبوعات. در این مورد طبق معمول زنان بزرگترین بازنده هستند و باز گذاشتن دست نیروهای فشار و خفقان بر این شگرد قدیمی

در مورد سیاست خارجی که بیشتر به باج گیری بین المللی میماند تا سیاست خارجی و نعل وارونه زدن توسط رسانه ها و روزی نامه های بوق و کرنائی رژیم وامانده در کثافت خود ، کاملا نشان دهنده شکست این نا سیاستی منتج از آن تهدید های بی پشتوانه و بچه گول زن است
با تمام تمهیداتی که رژیم برای خرید آرای کشورهای مختلف در مقابل مخالفت با دسترسی به فناوری بمب اتمی در شورای حکام داشت ، اکثریت آنان رای ممتنع یا مخالف دادند و این مسئله را کاملا روشن میکند که سیاست تهدید یک عده ملای بیسواد و بی پشت ، خریدار بین المللی ندارد البته خوراک داخلی را شاید و فقط شاید تأمین کند ولی حتی کشور یک وجبی نظیر بورکینافاسو را زیربار یوغ اطاعت از حماقت نمیبرد

آخرین خیمه شب بازی این رژیم درمانده را چند شب پیش در تظاهرات اجیران رژیم در مقابل سفارت انگلیس دیدیم و خندیدیم. ابتدا آنرا تظاهرات مردمی علیه استکبار جهانی نامیدند ولی بلافاصله متوجه شدند که کسی نخواهد آمد ، آنرا به تظاهرات "مزدوران کرایه ای" جوجه ملاهای قم و دانشجویان " سهمیه ای " کمیته و سپاه تقلیل دادند که برخلاف تصور ، شراکت آنان نیز گسترده نبود.
ابتدا قرار بر این بود که این تظاهرات نمایشی تا حتی تصرف موقت سفارتخانه به پیش رود و سپس پا در میانی پهلوان پنبه محله پاستور شعار بی معنا و محتوای " میشود و میتوانیم " و توسط بوق و کرنا و تبلیغات وسیع ، سفارت را تخلیه و قضیه به خوشی و خرمی پایان یابد و رئیس جمهور برگ دیگری بر موفقیتهای مجازی خود اضافه کند.
عدم اطلاع نیروهای انتظامی از یک طرف آگاهی نا بهنگام بیت رهبری و رسیدن امداد های غیبی به رهبر عظیم الشأن! که این طرفند را بدون مجوز و مشورت ایشان به صحنه برده بودند و سر نخ گرفتن اطلاعات موازاتی ها و آگاهی یافتن از این نقشه باعث شد که بلافاصله به مقابله با آن برخیزند و کار به باتون و گاز اشک آور و دستگیری و کتک خوردن عزیز دردانه های مزدور رسید . به محض رسیدن سروش غیبی به بیت الرهبری ، واکنش سریع و فرمان فوری به ناجی بزرگ ، فرمانده گوش بفرمان ولی فقیه در قوای انتظامی سردمدار طلائی صادر که غائله را ختم و در ضمن تو گوشی محکمی به رئیس جمهور ناپخته و بی تجربه که پایش را از گلیمش دراز تر کرده بود زده و تذکری دردآور که سر خود دست به کارهائی که به وی مربوط نیست ، نزند!
باش تا صبح دولتت بدمد ..... که این صفحه انتهای کارنامه دو ماهه دولت بی اختیار بود