.comment-link {margin-left:.6em;}

گاو مقدّس

Wednesday, May 31, 2006

عطا بخشی

خبر بسیار جالبی از جانب یکی از مزدوران رژیم در خبر گزاری رسمی ملایان آمده است که نظر شما را به آن جلب میکنم: اصل خبر



تبريز ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۵/۰۳/۱۰

"احمد پايور" رييس صندوق بيمه بيكاري و تعهدات كوتاه مدت سازمان تامين اجتماعي ، روز چهارشنبه در همايش منطقه‌اي "مسايل و مشكلات بيمه بيكاري استانهاي غرب و شمالغرب كشور" گفت: مبلغ دو هزار و‪ ۹۵۰ميليارد ريال از سوي اين صندوق پارسال به بيكاران پرداخت شده‌است.

عكس از ايرنا- دفتر تبريز /رضا قاسمي/‪۱۷۸۹/۱۶۲۸/۱۰۸۴


حالا بیایید محاسبه کوچکی روی رقم ادعایی این ملیجک انجام دهیم.

1- رقم را مینویسم تا مشخص شود.( 2.900.000.000.000 ریال یعنی 290.000.000.000 تومن )

2- حال جمعیت بیکار ایران را که بنا به قول یکی دیگر از ملیجکان 28 در صد نیروی کار را (که بالغ بر 40.000.000) در ایران تشکیل میدهد محاسبه میکنیم که میشود 14.285.000 نفر

3- حال رقم بزرگ و کهکشانی فوق را بر تعداد بیکاران قسمت میکنیم میشود 20.300 تومن

4- نتیجه میگیریم ام الفرای اسلامی در سال گذشته به هر ایرانی بیکار پول 4 کیلو گوشت را عطا فرموده است!

آقای رهبر هم از این بخشش ها کرده اند و همین یک ماه پیش به 2600 تروریست فلسطینی مبلغ 50 میلیون دلار ناقابل داده اند که با محاسبه دلاری 9300 ریال میشود: 465.000.000.000 ریال و اگر یکبار دیگر همان محاسبه بالا را بکنیم باجی را که به هر تروریست و آدمکش اجنبی داده است مبلغ 17.885.000 تومن میشود. حالا دو رقم را با هم مقایسه کنیم:

سهم هر ایرانی بیکار و گرسنه 20.300 تومن

باج به هر تروریست فلسطینی 17.885.000 تومن

حال بگویید مرگ بر آمار و عدد و رقم و لعنت بر استحمار تا رستگار شوید

Saturday, May 27, 2006

بررسی یک انتقاد

.... یک دوست خارجی من که اینها را دید با تمسخر به من گفت: آیا هنوز هم در ایران مردم شما اینطوری زندگی میکنند؟ با اینهمه نفت هنوز هم در ایران فقیر هست؟ .... و .... این همه ساختمان های قشنگ و زنان شیک پوش و پسران خوش قیافه و امروزی داریم چرا باید پختن نان یک زن روستایی برای مردم باید جالب باشد؟ ....و .... نمیدانم نیت شما در مورد نمایش اینگونه عکسها آن طور که نوشته اید برای ضبط در تاریخ است! یا خجالت دادن ایرانیها در انظار جهانیان.... واقعاً شرم آور است.

این قسمت هایی است از ایمیل دوست محترمی بنام خانم فرزانه .... که انتقاد و گلایه در مورد عکسهای منتشره در سه پست قبلی نموده اند.

لازم میدانم به فرزانه خانم و سایر دوستان عزیز که سه پست قبلی این عکسها را دیده اند و شاید در اعماق وجود از دیدن آنها ناراحت شده و یا به قول ایشان خجالت کشیده اند! وقایع تاریخی بسیار مهمی را متذکر شوم:

از میان مجموعه ای حدود پانصد عکس این خبرنگار جنگی غیر از چند عکس که مربوط به افسران انگلیسی و خانواده آنهاست (که برای من جالب نیستند) بقیه از مردم عادی ایران تصویری بسیار زشت و فقیرانه و نمادی حقیرانه از کمبودهای زمان جنگ جهانی دوم تهیه شده است.

تاریکی آنروزهای تلخ را از پدر بزرگان و مادر بزرگان خود جویا شوید. مردم عادی در فقر و فاقه و بیماری و ترس و گرسنگی شدید بودند. هر چند در شهرهای بزرگ وضع بهتر بود ولی در همین تهران پایتخت که حکومت نظامی تا بیست ساعت در شبانه روز هم رسید ، کمتر زنی جرات داشت حتی در روز روشن به محلات دیگر شهر رفته و بدون محافظ یا به تنهایی مایحتاج (اگر یافت میشد) خرید کند. بیشتر خوراک مردم از باغچه های خانه ها فراهم میشد و خوردن اسب و قاطر (اگر گیر میآمد) شکم خانواده های زیادی را سیر میکرد.

خبز و فروش نان با زور سرنیزه تفنگ برنو امکان داشت. قحطی از یک طرف ، وبا و تیفوس و تراخم و مالاریا از یک طرف و نا امنی و بیکاری و ملوک الطوایفی از همه طرف ایرانیان را محاصره کرده بود و همه از اثرات شوم اشغال ایران بدست متفقین از جنوب تا شمال و شاید باور نکنید در جریان هجوم ملخ در اوایل سالهای بیست بسیاری شکم خود را با خوردن ملخ سیر میکردند.

در اوایل دهه بیست در ایران ، شاه تبعید ، دربار و مجلس و دولت بی قدرت ، ارتش بی سامان ، بازاریان یکشبه ثروتمند ، آزادی بی معنا و از مهم آنکه ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه با فتاوی مکرر ملایان پست و بیشرف در حال شکوفایی کامل بود.

ملایان پرداخت هر گونه مالیات را به دولت حرام کرده بودند و بهره برداری و صدور نفت ایران کاملا در دست قوای انگلیسی و هندی و همچنین کلیه غلات و سیلوها را نیز بنام مواد استراتژیک جنگی مصادره کرده بودند.

مستمری سیاسیون! و ارتش و ملایان از خزانه سفارت انگلیس پرداخت میشد. هر روزنامه نگاری که جرات میکرد حقایق را بنویسد یا گوشه سیاهجال بود و یا نیمه شب با لبه تیغ تیز چاقوکشان مزدور سرو کار پیدا میکرد. از طرفی سیل اسرای جنگی و زنان و کودکان جنگزده و فراری شرق اروپا و جنوب شوروی در همین تهران عزیز سوزاک و سفلیس و شانکر و خیارک را نیز برایمان به ارمغان آورده بود! خرافه پرستی و موهومات توسط ملایان بیداد میکرد. شاید باور نکنید در شهرهای کوچک مردم برگ و ریشه درخت میخوردند.

جاده شاهی کاملا در دست قوای هندی و عبور از آن فقط با مجوز سفارت دولت بریتانیای کبیر امکان پذیر بود. راه آهن (محمره تا آستارا) حتی توسط رانندگان دولت مفخمه هدایت و کنترل میشد و در مسیر راه آهن مردم حتی اجازه نزدیک شدن به خطوط آهن در بیابان ها را هم نداشتند.

خفقان سیاسی و فرهنگی و مالی و اجتماعی را در سراسر ایران بشدت اجرا میکردند و تمام اینها فقط از محاسن بیطرفی و عدم دخالت ایران در جنگ بود که برای بازماندگان آن دوران سیاه با جمله " ایران پل پبروزی " تفسیر شد. جنگ برکت است هنوز اختراع نشده بود ولی در واقع برای محدودی بازاری و ملا برکت بود.

فرزانه عزیز تاریخ واقعی تلخ است ، تاریخ ممکن است تحریف شود ولی اصل آن تغییر نمیکند. اگر این عکس ها مایه خجالت شما در مقابل دوست خارجی شما شده شاید برای پدران و مادران بسیاری یادآوری روزهای سیاه جنگ است.

پدران و مادران من و شما تاریخ را ننوشتند بلکه خود تاریخ بودند... جزئی از کل آن بودند و هستند. اگر تلخ است و سیاه و زشت و شرم آور ، متاسفانه برای نوشتن آن ، حیات و زندگی های فراوانی رقم خورده و به هدر داده ایم.

از آن مهمتر آنکه بعد از گذشت حدود شصت سال از آن جنگ خانمانسوز آیا اوضاع سیاسی و فرهنگی و مالی و اجتماعی ما تغییری هم کرده است؟

اگر جوابی نداری یکبار دیگر به خطوط قرمز مندرج فوق مراجعه و توصیف آنرا با وقایع امروز ایران مقایسه کن.

دوست عزیز من ، تاریخ تکرار مکرّرات است......

و پست کردن بقیه عکسها ادامه خواهد یافت.

برای ضبط در تاریخ: کرمان -ماهان و راین

نیروهای متفقین: کرمان (ماهان و راین) 1325-1320خورشیدی

عکسهایی از زمان جنگ جهانی دوم 1945- 1939که توسط عکاسی به نام ( Frank Hurley 1885-1962 ) از نقاط مختلف ایران و از مکانهای مختلف و زندگی مردمان عادی تهیه شده است با مجوز رسمی از کتابخانه ملی استرالیا انتشار میدهم.



Thursday, May 25, 2006

برای ثبت در تاریخ: کرمانشاه

نیروهای متفقین: کرمانشاه 1325-1320خورشیدی

عکسهایی از زمان جنگ جهانی دوم 1945- 1939که توسط عکاسی به نام ( Frank Hurley 1885-1962 ) از نقاط مختلف ایران و از مکانهای مختلف و زندگی مردمان عادی تهیه شده است با مجوز رسمی از کتابخانه ملی استرالیا انتشار میدهم.

از آنجا که این عکس ها گوشه ای از تاریخ گذشته ماست ، پاسداری از آنرا توصیه میکنم. فیلم این عکس ها موجود و از طریق کتابخانه ملی استرالیا قابل فروش میباشد.

این عکسها را بنا به موقعیت جغرافیایی آن طبقه بندی نموده و هر پست نوبت یکی از نقاط ایران در زمان جنگ جهانی دوم است. در صورت لزوم نام و محل عکس را توضیح خواهم داد. کلیه عکسها به صورت سیاه و سپید است.

Tuesday, May 23, 2006

برای ضبط در تاریخ : کاخهای سلطنتی

عکسهایی از زمان جنگ جهانی دوم 1945- 1939که توسط عکاسی به نام ( Frank Hurley 1885-1962 ) از نقاط مختلف ایران و از مکانهای مختلف و زندگی مردمان عادی تهیه شده است با اجازه رسمی از کتابخانه ملی استرالیا انتشار میدهم.

از آنجا که این عکس ها گوشه ای از تاریخ گذشته ماست ، پاسداری از آنرا توصیه میکنم. فیلم این عکس ها موجود و از طریق کتابخانه ملی استرالیا قابل فروش میباشد.

این عکسها را بنا به موقعیت جغرافیایی آن طبقه بندی نموده و هر پست نوبت یکی از نقاط ایران در زمان جنگ جهانی دوم است.

کلیه عکسها به صورت سیاه و سپید است.

در صورت لزوم نام و محل عکس را توضیح خواهم داد.

این بار کاخ های سلطنتی در تهران



Saturday, May 20, 2006

گناهکار قرون


نه من ديگر بروي ناكسان هرگز نمي خندم
دگر پيمان عشق جاوداني
با شما معروفه هاي پست هر جايي نمي بندم
شما كاينسان در اين پهناي محنت گستر ظلمت
ز قلب آسمان جهل و ناداني
به دريا و به صحراي اميد و عشق بي پايان اين ملت
تگرگ ذلت و فقر و پريشاني و موهومات مي باريد
شما ،‌كاندر چمن زار بدون آب اين دوران توفاني
بفرمان خدايان طلا ،‌تخم فساد و يأس مي كاريد
شما ، رقاصه هاي بي سر و بي پا
كه با ساز هوس پرداز و افسونساز بيگانه
چنين سرمست و بي قيد و سراپا زيور و نعمت
به بام كلبه ي فقر و بروي لاشه ي صد پاره ي زحمت
سحر تا شام مي رقصيد
قسم بر آتش عصيان ايماني
كه سوزانده است تخم يأس را در عمق قلب آرزومندم
كه من هرگز ، بروي چون شما معروفه هاي پست هر جايي نمي خندم
پاي مي كوبيد و مي رقصيد
لیکن من به چشم خويش مي بينم كه مي لرزيد
مي بينم كه مي لرزيد و مي ترسيد
ز فرياد ظلمت كوب و بيداد افكن مردم
كه در عمق سكوت اين شب پر اضطراب و ساكت و فاني
خبر ها دارد از فرداي شورانگيز انساني
... هر چند مثل ساير رزمندگان راه آزادي
كنون خاموش ،‌در بندم
ولي هرگز بروي چون شما غارتگران فكر انساني نمی خندم

کارو

Friday, May 12, 2006

تناقض و تضاد

برداشت طبیعی از وضع قوانین آنست که گروهی فهمیده و فرزانه و آگاه برای حل مسایل اجتماعی ، اقتصادی ، رفاهی ، امنیتی و سیاسی جامعه با غور و بینش و تجربه کافی ، لایحه ای را به دقت تدوین نموده و پس از بررسی ها و تجدید نظر ها آن را تبدیل به قانونی محترم و قابل اجرا نموده و جامعه در پناه آن آرامش و آسایش خواهند داشت.

هیهات که در بیست و هفت سال اخیر در ام القرای عدل اسلامی قوانین نه چنین وضع شده و نه چنان زمینه ای خواهد شد.

شکست های پی در پی بدلیل برنامه ریزی های غلط ، ناهمگونیهای قوانین با زمان ، اجرای غرایز و افکار فردی ، اساس سیاست مداری و سیاست ورزی شده است. قوانین نه بر اساس نیاز جامعه بلکه برای حفاظت و صیانت و عطش سیری ناپذیر قدرت طلبان و بر راس قدرت ماندن ملایان و منسوبان آنها ، تدوین میشوند نه نیاز جامعه آنهم در قرن بیست و یک و اسف بارتر آنکه تصور آن دارند که جامعه ایران نه فقط ساده بلکه احمق هم هست!

نمیتوان منکر شد که از همان آغاز کار روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران قانون نویسی سیاست های داخلی و خارجی معنا و ارزش خود را از دست داده و بیشتر تبدیل به نوعی بازی پر سر و صدای کودکان سر به هوای کوی و بازار شده است.

نتیجه این احمق نگاری جامعه و انکار واقعیات ملموس در ایران امروز و قوانین تنوین شده ای که جنبه انتقامی و یا نوعی بازی بی پایه و تخیلی کودکانه را بیاد میآورد. از نظر کسانی که وارد به دنیای سیاست میباشند ، دولت و قانون گذار و مجری نقش همان کودکان را بازی میکنند که بر سر " هیچ " با هم قهر و یا با هم آشتی میکنند!

در انتها و پس از جنگ و جدالی که بزبان بازاری جنگ "زرگری " است ، ولایت مطلقه مانند مدیر کودکستانی که از جریان امر بی خبر بوده با ترکه اناری که از آستین در میآورد و با منطق قدرت! طرف کسی را میگیرد که زورش بیشتر است نه منطقش.

رقم زدن کلماتی سیاه بر ورقه ای سپید برای اجیرانی مزدور ( بخوانید نمایندگان مجلس) که با دلایلی دستچین و منتصب به این پست شده اند و بخصوص آنکه از همان ابتدای امر حتی متن قانون آماده و نوشته شده باشد و فقط نیاز ظاهری به تایید مثلا اکثریت را داشته باشد همانگونه آسان است که برای مدبّران کارکشته و دانا عملی بسیار سخت بنظر میرسد.

اینگونه رونوشت سازی و وضع قوانین از فرامین بالایی ها است که مردم ساده کوچه و بازار را به پوزخند تاسف آور واداشته و بانی ، واضع و تنوین کننده و حتی مجری قانون را به تمسخر و استهزا میکشند و از همه مهمتر تمرّد جامعه را به دنبال داشته است.

عدم سیاست مداری و اصرار ملایان در کوچک شماری و یا بزرگ انگاری مسئله ای ساده و تائید و تکذیب های مکرر و تظاهرات از پیش آماده شده و چاپ مقالات متعدد در روزینامه های وابسته به منویات رهبر و یا سایر ملایان تشنه قدرت و مقام، اجرای نمایشات مسلسل وار تلویزیونی ، تاکید و تائید و گاهی توهین و فحاشی در مخالفت و موافقت از قبل برنامه ریزی شده ، یادآور همان داستان " جنگ زرگری " قدیمی است که " بازی تضاد " نام گرفته است. (قدما آنرا تفرقه و حکومت میگفتند)

حاصل این بازی ، مسخره و به طنز کشیده شدن از طرف مردم اثری چنان عمیق بر ارکان حکومت انداخته که اگر حتی اقدامی به نفع مردم نیز انجام پذیرد آنرا نیز به هزل عمومی میکشند.

نیات رهبر بخاطر ماندن در راس قدرت ، تضاد با مکنونات سایر معممین دارد. و از همین جهت است که اگر چند ملا با هم سر و صدایی کنند و حکمی را رد کنند ، آقای رهبر! ناگهان از ارک و بارگاه نمرودی به زیر افتاده و در نمایشی تلویزیونی ، عذر خواهی و قصور خود را با قبول گفتار آنان بدلایل و یا تنبیه مسئولی ترمیم و تایید شرعی! مینماید.

امروز سیاست رایج در جمهوری اسلامی همان داستان تقسیم ارثیه و سهم پسر بری و دختر بری و بیوه بری است و به حدی دور از منطق و عقل که حتی بازی کودکان را میتوان در مقایسه با آن اصیل تر و عقلائی تر شمرد.

نمونه های فراوان این سهم بری نا مساوی از ارثیه بی صاحب تمدن را از همان آغاز کار اساس کار جمهوری اسلامی میتوان بعینه دید و لمس نمود و در طول این بیست و هفت سال آن بچه دَدِه صیغه سهمی نبرده از قوانین انسانی ، مردم عادی ایران بوده اند.

Wednesday, May 03, 2006

فردا روز دیگری است

16-Year-Old Executes His Father's Killer

A Somali teenager has stabbed his father’s killer to death in a public execution ordered by an Islamic court. A large crowd was present in the Somali capital, Mogadishu, to witness 16-year-old Mohamed Moallim stab Omar Hussein in the head and throat. Hussein was earlier convicted of killing the boy’s father, Sheikh Osman Moallim after an argument about Mohamed’s education.

During the execution, Hussein was bound to a stake and his head covered with a bag. As the boy stepped up to carry out the execution, Hussein shouted, "There is no God but Allah."

After the execution, the boy said he felt satisfied that Hussein was dead. "I am happy now because I killed the man who killed my father," he told Reuters.

Under Sharia law, murder is punishable by death. Some feel Islamic courts have brought some order to Mogadishu by imposing Sharia law after years of violent rule by warlords. Residents have reported a drop in robberies, murder and other crimes since the court was brought into action. 3/5/2006 Reuters

یک پسر 16 ساله قاتل پدر خود را اعدام نمود

به گزارش خبرگزاری رویتر و با حکم دادگاه شریعت اسلامی سومالی ، یک نو جوان 16 ساله به نام محمّد معلم قاتل پدر خود عمر حسین را در انظار عمومی با ضربات چاقو اعدام کرد. جمعیت زیادی در محل اعدام در موگادیشو پایتخت سومالی حضور داشتند تا شاهد این اعدام وی با ضربات چاقو در سر و گردن وی باشند.

شیخ عثمان معلم ، پدر محمّد در یک درگیری لفظی با عمر حسین در مورد تحصیلات وی به قتل رسیده بود و به حکم دادگاه محکوم به اعدام شده بود.

در هنگام اعدام ، حسین را به تیری بسته و سرِ وی را با کیسه ای پوشانده بودند. هنگامی که حسین برای اجرای قصاص در صحنه اعدام حاضر شد فریاد زد " لا اله الا الله " .

پس از اعدام پسرک اعلام نمود که از مردن حسین احساس رضایت نمود و به خبرگزاری رویتر گفت: اینک خوشحالم که قاتل پدرم را کشتم.

تحت قوانین شرع ، مجازات قاتل ، مرگ است. بعضی چنین احساس میکنند که پس از سالها خشونت بوسیله جنگ جویان محلی ، اجرای قوانین اسلامی ، آرامش را به موگادیشو بازگردانده است.

ساکنان محلی ، تنزل جنایت و سرقت و قتل را مدیون عملکرد دادگاه های شرعی میدانند.

قابل توجه سردمداران جمهوری ام القرای ظلم:

قوانین شرعی شمشیر دو لبه است ، بیاد فردای خود باشید

Tuesday, May 02, 2006

رفورم یا کودتا؟

شمقدری ، سخنگوی دولت علنا باب پاکسازی و رودرروئی (بخوانید قلع و قمع) با ملایان را عنوان میکند.

رهبر سخن از بازنویسی تاریخ (تحریف) از وقایع مشروطه را بزبان میآورد.

احمدی نژاد از دور شدن اسلام خمینی از مسیر خود و با تبلیغات غلط ملایان فرصت طلب شکایت دارد.

احمدی نژاد خود را مصدق ثانی مینامد.

احمدی نژاد سعی بر مردمی نشان دادن و شروع رفورم های اجتماعی و اقتصادی را مطرح میکند.

مصباح سخن از تکفیر احمدی نژاد دارد و باز گرفتن قدرت از وی.

مصباح فردیدی یا حجتیه ای بودن خود را تکذیب میکند.

سروش ، مصباح را جریان فاشیسم مینامد.

رفسنجانی (که پس از انتخابات میرفت تا برای همیشه از صحنه خارج شود ) اخبار و اطلاعاتش از رئیس قوه اجرائیه مملکت ام القرا بیشتر است.

غرويان شاگردک مصباح ، ماکیاولیسم اتمی را زمزمه میکند که: از لحاظ شرعي نيز فقط هدف مهم است.

جمهوری اسلامی عملا خاک عراق را مورد تجاوز قرار داده است.

سپاه در حال تغییرات بنیادی و نزدیکی بیشتر به رهبری و در حالت آماده باش است.

کلیه وسایل ارتباط جمعی (رادیو ، تلویزیون ، ماهواره ، اینترنت ، خطوط تلفنی ) را در کنترل کامل گرفته اند و هرکس که از خود نیست شدیدا مورد تحریم و سانسور و فیلترینگ قرار داده اند.

در مدت کوتاهی که از ریاست جمهور احمدی نژاد میگذرد ، مردم ایران شاهد وقایعی هستند که بیشتر وقایع پشت پرده و کودتای زمان قبل از 28 مرداد 32 را بخاطر میآورد. شاید هم کودتایی خزنده در حال تکوین است ....

شعریست قدیمی که میگوید:

شغال دره مازندران را

ندرد جز سگ مازندرانی